از رواج گفتمان مسئولیت اجتماعی در ایران کمتر از 2 دهه میگذرد. چالشهای محیط زیستی و اجتماعی کسب و کارها و متعاقبا چالشهای ریز و درشت حاصل از فعالیتهای اقتصادی، موضوع مسئولیت اجتماعی را موضوعی داغ در بین عموم مردم، قانونگزاران و فعالان اقتصادی بدل کرده است. موضوعی که با توجه به نوپا بودن تعاریف آن در ایران معمولا صاحبین کسبوکار و حتی قانونگذاران را با خطاهای شناختی، تعاریف اشتباه و یا در بهترین حالت تعاریف ناقص روبرو کرده است. در این مطلب از تفاوت های میان مسئولیت اجتماعی شرکتی و مسئولیت اجتماعی فردی میخوانیم.
از رواج گفتمان مسئولیت اجتماعی در ایران کمتر از 2 دهه میگذرد. چالشهای محیط زیستی و اجتماعی کسب و کارها و متعاقبا چالشهای ریز و درشت حاصل از فعالیتهای اقتصادی، موضوع مسئولیت اجتماعی را موضوعی داغ در بین عموم مردم، قانونگزاران و فعالان اقتصادی بدل کرده است. موضوعی که با توجه به نوپا بودن تعاریف آن در ایران معمولا صاحبین کسبوکار و حتی قانونگذاران را با خطاهای شناختی، تعاریف اشتباه و یا در بهترین حالت تعاریف ناقص روبرو کرده است.
یکی از این اشتباهات تلفیق و یا برداشت اشتباه ااز دو مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) و مسئولیت اجتماعی فردی (ISR) است.
در بسیاری از بیانیههای صادر شده در رویدادها و یا صورتجلسههای تنظیم شده از جلسات رسمی عموما دیده میشود که مدیران درک صحیح از موضوع مسئولیت اجتماعی نداشته و حتی تفاوتی میان Corporate Social Responsibility و Individual Social responsibility قائل نیستند.
ترجمان بعضا اشتباه از این کلمه عمدتا باعث درک اشتباه و متعاقبا برنامه ریزی اشتباه از سوی مدیران شده است. لذا درک صحیح از تفاوتهای دو اثر مسئولیت اجتماعی شرکتی و فردی خود میتواند گام اولیه محکمی در تضمین سیاستای محلی، اقتصادی و بنگاهی باشد.
مسئولیت اجتماعی فردی(ISR)
تفاوت میان مسئولیت اجتماعی شرکتی و مسئولیت اجتماعی فردی نشات گرفته جایگاه، نیازها و خصوصیات رفتاری فرد یا شرکت در اکوسیستم اجتماعی است. فرد به عنوان عضوی از اجتماع، معمولا نیازهای ابتدایی مانند نیازهای بیولوژیکی، ایمنی، روانی، اجتماعی را داردو نحوه رفتار او معمولا حول محور تامین این نیازها شکل گرفته است. مسئولیت اجتماعی فردی به معنی آگاهی و تعهد افراد نسبت به جامعه است. این تعهدات معمولا در چارچوب مشارکتهای اجتماعی و عامالمنفعه نمود پیدا میکند. این نوع مسئولیتها معمولا تحت شرایط فرهنگی، اقتصادی، مذهبی و باورهایایدئولوژیک افراد شکل میگیرد و ابعاد آن شامل مسئولیت اجتماعی محیط زیستی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی میشود.
به عنوان مثال افراتد برای ارضای نیازهایی نظیر تعلق اجتماعی و یا نیازهای روانی در فعالیتهای داوطلبانه مشارکت مینمایند. رفتارهایی مانند حضور در کمپین های خیریه یا حضور و کار داوطلبانه اجتماعی و…. یا باورهای سیاسی آنها منجر به ایفای نقش در انتخابات برای ساخت جامعهای بهتر است. حس میهن پرستی آنها در نهایت میتواند به رفتارهای اقتصادی مانند حمایت از تولیدات داخلی بینجامد. به طو کلی مسئولیت اجتماعی فردی به تعهد مشارکت افراد در بهبود شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و محیط زیستی، تلقی میشود و معمولا این مشارکت ها برخاسته از ارضای نیازهای اجتماعی و روانی اوت منافع مالی در درجه اولویت به مراتب پایین تری قرار میگگیرند.
شرکتها و مسئولیت اجتماعی(CSR)
نقش متفاوت شرکتها، مسئولیتهای متفاوتی را برای سازمانهال به همراه دارد. شرکتها عمدتا به عنوان واحدهای اقتصادی و عضوی از اکوسیستم اقتصادی به طور کلی در خلق ارزشای مالی نقش آفرینی میکنند. فعالیت اقتصادی شرکتها معمولا در پاسخ به یک نیاز جامعه شکل میگیرد و خلق ارزش اقتصادی و گردش مالی شرکتها به خودی خود فعالیت مسئولانه در قبال جامعه میباشد.
حضور در عرصهای اجتماعی تقریبا از پنج دهه قبل برای شرکتها حائز اهمیت گشت؛ جایی که بنگاهای اقتصادی با هدف ارتقای تصویر برند خود نزد مصرف کنندگان فعالیتخود را فراتر از فضای اقتصادی گسترش داده و به سرمایه گذاری بر روی فرهنگ، هنر و یا رفاه اجتماعی جوامع حرکتهای ابتدایی را آغاز کردند و حرکت خود را برای تبدیل شدن به یک شهروند- شرکت آغاز نمودند.
اما امروزه تعریف متفاوتی از مسئولیت اجتماعی شرکتی وجود دارد. حضور شرکتا در فعالیتهای عامالمنفعه و بعضا بهرهبرداریهای تبلیغاتی از حرکتهای اجتماعی به تدریج تبدیل به معضلاتی مانند سفید شویی و سبزشویی تبدیل گردید و مسئولیت پذیری در قبال جامعه جای خود را به بهره برداری های اقتصادی از طریق نمایشهیا اجتماعی داد و این مسئله خود آغازگر صحبت و به وجود آمدن نسل جدید از تعاریف مسئولیت اجتماعی در حوزه کسب و کار شد.
در تعاریف نوین، مسئولیت اجتماعی شرکتی به « شناسایی دقیق اثرات اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی فعالیتهای اقتصادی و انجام اقدامات موثر از سوی بنگاههای اقتصادی با هدف به حداقل رساندن آسیبها و تقویت آثار مثبت» تلقی میگردد. اینگونه فعالیتها اگر چه به صورت مشخص بر برند سازمانها و جایگاه آنها در بین مصرفکنندگان و ذینفعان تاثیر گذار است ؛ اما علاوه بر بنگاهای اقتصادی جامعه نیز از این گونه فعالیتها بهرهمند میگردد. البته همچنان فعالیتهای عام المنفعه و مشارکت در طرحهای عمرانی و اجتماعی نیز بخشی از بخشی از CSR قلمداد میگردد. اما گام اول برای تبدیل شدن یک بنگاه مسئولیت پذیر تلقی نمیشود.
لذا زمانی که از مسئولیت اجتماعی صحبت میکنیم، میبایست مرز مشخصی بین CSR و ISR قائل شویم چرا که قائل بودن نقش شرکتی به افراد جامعه و نقش فردی برای شرکتها مدیران را ابتدائا در بحثهای سیاستگذاری و سپس در اجرای مسئولیت اجتماعی دچار اشتباه خواهد نمود.